سقوط
زخمی و زردیم اگر، همراه هم افتادهایم
مثل سنگی بیصدا در راه هم افتادهایم
عاشقیم اما نه یوسف، نه زلیخا میشویم
علتش اینست: ما در چاه هم افتادهایم
سرنوشت ما است رقص مرگ در توفان عشق
گاه بالا رفتهایم و گاه هم افتادهایم
ما برای هم جهان را زیر پا میخواستیم
پس چرا از چشم خاطرخواه هم افتادهایم؟
برگ پاییزیم و در فکر شکار ما است باد
بیخبر از اینکه ما از آه هم افتادهایم
مژگان عباسلو